دلیل عدم آرامش برخی انسانها
بعضی از مردم در خودشان احساس ناراحتی میکنند، همینقدر میفهمند که خشنود نیستند و آب خوش از گلوی آنها پایین نمیرود؛ میفهمند که قرار و آرام ندارند، پژمرده و افسرده میباشند.
اما علت این بیقراری و پژمردگی چیست، نمیدانند.
میبینند همه چیز و همه وسایل زندگی را دارند و در عین حال از زندگی خشنود نیستند. اینگونه اشخاص باید بدانند که قطعاً احتیاجاتی معنوی دارند که برآورده نشده، قطعاً کم و کسری در روح آنها وجود دارد.
بالاخره باید اعتراف کنند و تسلیم شوند به این حقیقت که ایمان هم یکی از حوائج فطری و تکوینی ماست و بلکه بالاترین حاجت ماست و هر وقت به سرچشمه ایمان و معنا رسیدیم و نور خدا را مشاهده کردیم و خدا را در روح خود و جان خود دیدیم و مشاهده کردیم، آنوقت است که معنای سعادت و لذت و بهجت را درک میکنیم.
قرآنکریم میفرماید: «بدان که تنها با ذکر خدا و یاد خداست که جان آرام میگیرد و قلب احساس آسایش میکند.» علی(ع) میفرماید: «خداوند ذکر خودش و یاد خودش را مایه جلا و روشنی دلها قرار داده. به این وسیله گوش، باز و چشم، بینا و دل، مطیع و آرام
میگردد.»
*استاد شهید مطهری، حکمتها و اندرزها، ج۱، ص۲۷